خانه اخبار داراکالا آیا طراحی و هنر مساوی هستند؟

آیا طراحی و هنر مساوی هستند؟

افزودن به لیست علاقه‌مندی‌ها
|
31 تیر 1400 | 12:00
زمان مطالعه: 5 دقیقه

آیا طراحی و هنر مساوی هستند؟

یکی از اساسی ترین مسائل در طراحی و هنر، این است که آیا طراحی ، هنر محسوب می شود . آیا بکارگیری هنر در طراحی تا چه اندازه ای میتواند باشد؟ آیا در طراحی همانند هنر، دست تخیل باز بوده و برای رفع غرایز مخاطب میتوان طراحی کرد و یا اینکه به کاربرد طراحی نیز اهتمامی تام داشت ؟
در این مقاله به چند تفاوت بین هنر و طراحی میپردازیم و درباره این دو توضیح مختصری خواهیم داد.

تفاوت بین طراحی و هنر

Art vs Design یک بحث طولانی بوده است و با تغییر سریع اوضاع در این دنیای در حال تکامل، مرزهای این دو هر روز تار و تار می شوند. با این حال، هنر و طراحی دو زمینه متفاوت هستند، حتی اگر به نظر می رسد که اغلب زیاد با هم همپوشانی دارند، اما خط جداگانه ای آنها را از هم جدا می کند.
هر دو دارای زمینه هایی فوق العاده گسترده هستند، بنابراین برای نتیجه گیری، باید منطقه بازی را محدود کنیم. تصویرگری و طراحی گرافیکی بسیاری از اصول بصری اش، با هنر مشترک است و تعریف آنها می تواند براساس آنچه در حال ایجاد است تغییر کند. در اینجا، ما در حال بررسی طراحی محصول دیجیتال هستیم.

دو تعریف

مطابق تعریف ویکی پدیا از هنر، "هنر طیف متنوعی از فعالیتهای بشری در ایجاد مصنوعات دیداری، شنیداری یا اجرای آثار، بیان ایده های خیالی، مفهومی یا مهارت فنی نویسندگان است که به دلیل زیبایی یا قدرت احساسی آنها قابل قدردانی است".
و وقتی صحبت از Design می شود ، ویکی پدیا می گوید: "طراحی یک طرح یا مشخصات برای ساخت یک شی یا سیستم یا اجرای یک فعالیت یا روند است."

اولین تفاوت

اولین تفاوت بین طراحی و هنر در قصد و هدف این دو نهفته است. هدف از ساخت هنر، برانگیختن اندیشه و احساسات در مصرف کننده است تا مورد تقدیر قرار گیرد. هنر برای تحقق هر هدف خاصی وجود ندارد، حتی گاهی اوقات هنر با ترس و وحشت، مصرف کننده را به فکر فرو می برد، و در مورد معنای آن و راهی که می خواهند آن را درک کنند، مخاطب را تأمل وادار می کند.
به عبارت دیگر، هنر معمولاً سوالاتی را مطرح می کند.
از طرف دیگر، طراحی هیچ جای ترس و تأمل ندارد. طراحی یک هدف مشخص دارد. مشکلی که هدف آن، حل آن است. طراحی برای پر کردن یک هدف وجود دارد.

نحوه تفسیر در طراحی و هنر

یک تفاوت فاحش در مورد هنر و طراحی، نحوه تفسیر آن است. وقتی صحبت از تفسیر می شود، هنر بی پایان است. افکار و احساسات مختلف را تحریک می کند. افراد مختلف می توانند پیام های مختلف را از آن بگیرند. از این نظر، هنر می تواند در مورد آنچه می خواهد انتقال دهد مبهم باشد، و آنچه را می خواهد از آن برداشت شود را به مصرف کننده واگذار می کند.
طراحی نمی تواند مبهم باشد. اگر چنین باشد ، طراحی بدی است. طراحی باید دقیقاً همان چیزی را که قصد انتقال آن را دارد به کاربر منتقل کند. پیام باید کاملاً شفاف باشد و افراد مختلف باید همان پیام را درک کنند. طراحی یک قوام را می طلبد که در هنر وجود ندارد.

طراحان طبق قوانین بازی می کنند.

شاید بزرگترین تفاوت بین هنر و طراحی، این است که هنر مجموعه ای از قوانین استاندارد را ندارد، در حالی که طراحی چنین است. طراحی باید سازگار باشد و نمی تواند مطابق هوی و هوس طراح باشد، زیرا قرار است توسط افراد دیگر استفاده شود.

طراحی یک فرآیند است.

طراحی هنر نیست، بلکه فرایندی است، روندی تکرار نشدنی و پایان ناپذیر. به روند ایجاد هر دو نگاهی بیندازید. هنرمندان معمولاً می توانند غریزی کار کنند. آنها خروجی خود را بر اساس آنچه ترجیح می دهند ایجاد می کنند (مگر اینکه در کمیسیون کار کنند، در این صورت کمیسیون مشتری را در اولویت قرار می دهند) و کارهای خود را ارائه می دهند. هیچ فرآیند تعیین شده ای وجود ندارد که آنها باید به آن پایبند باشند.
با این حال، طراحان با استفاده از آنچه طراحان "تفکر طراحی" می نامند، روشی روشمند برای نزدیک شدن به یک مسئله طراحی دارند که این کار با قرار دادن خود در جای کسانی که برای آنها طراحی می کنند و همدلی با آنها شروع می شود. همدلی نان و کره یک طراح است. آنها باید نقاط درد کاربر خود را مشاهده و برجسته کنند، مخاطب مورد نظر را به خاطر بسپارند، منیت خود و تمایل به ابراز وجود را کنار بگذارند و مطابق آنچه کاربر برای محصول می خواهد طراحی کنند.
با اینکه این کار، یک فرایند غیر خطی است، اما بهرحال وجود یک فرایند با قوانین خودش است.
تکرار، نتیجه گیری و بهبود
هنگامی که نمونه اولیه برای یک طرح ساخته شد، با استفاده از کاربران آزمایش می شود. بازخورد جمع آوری شده و بهبود می یابد، سپس آزمایش می شود، و دوباره بهبود می یابد. طراحی همیشه در حال تکامل است. همیشه می تواند بهبود یابد. هنر مانند طراحی، همیشه و در همه حال، آزمایش نشده یا بهبود نیافته است.

خوب به نظر رسیدن

برخلاف تصور عمومی، زیبا جلوه دادن همه چیز مهمترین نگرانی یک طراح نیست. بیایید نگاهی به سلسله مراتب طراحی نیازها بیندازیم.
در هنر خلاقیت یکی از مهم ترین و اساسی ترین مسائل است ولی طراحان نیازی به خلاقیت در هر ثانیه از کار خود ندارند. عملکرد نیاز اساسی یک طراحی است. یک طرح خوب باید در عملکرد،خوب جواب بدهد. هرگونه طراحی بصری جذاب / هنری / خلاقانه اگر کاری را که قرار بود انجام دهد انجام ندهد، بی فایده است.
این جمله که عملکرد بیش از زیبایی شناسی اهمیت دارد، وقتی صحبت از هنر می شود، همیشه درست نیست.
حتی اگر زمینه ها مشابه به نظر برسند، هنرمندان و طراحان افراد مختلفی با مجموعه مهارت های مختلف هستند و خروجی هایی تولید می کنند که اهداف مختلفی دارند. هنرمندان می توانند غرایز را برطرف کنند اما طراحان باید روش مند باشند، آنها باید از جنبه هنری مغز خود به همان اندازه که از جنبه تحلیلی استفاده می کنند، استفاده کنند تا طرح هایی را ارائه دهند که مشکلات را حل کند.
از تمامی نکاتی که در بالا برای شما گفتیم، میتوان نتیجه گرفت که
طراحی هنر نیست و مساوی گرفتن این دو صحیح نیست، طراحی جایی است که علم و هنر درهم ادغام میشود.


هنوز نظر و دیدگاهی برای مطلب ثبت یا تایید نشده است.
لطفا نظرات و دیدگاه خود نسبت به این مطلب را به اشتراک بگذارید.

ضمن تشکر از به اشتراک گذاری نظرات و دیدگاه خود نسبت به مطالب، لطفا به نکات دیل توجه فرماید.

هر کاربر فقط یکبار امکان ثبت نظر در مورد مطلب را دارد.

هنگامی که نظر و دیدگاه خود را ثبت کنید، تا زمان تایید، دیدگاهتان فقط برای خودتان قابل مشاهده است و پس از تایید برای همه کاربران نمایش داده خواهد شد.

مجموعه داراکالا در اسرع وقت نظرات و دیدگاه‌های شما را بررسی خواهد کرد. از شکیبایی شما سپاسگذاریم.

کلیه حقوق این وب‌سایت محفوظ و متعلق به مجله داراکالا میباشد. © 2024 فروشگاه اینترنتی دارا کالا